3 متهم با اجرای سوگند آدم کشی آنها تبرئه شدند اما قضات دیوان عالی کشور برای از سرگیری تحقیقات حکم را نقض کردند.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده دلخراش یک سال است که ادامه دارد آتش در یک کانکس در شهرری شروع شد. آتش نشانان با خاموش کردن شعله های آتش، جسد سوخته دو مرد ناشناس را پیدا کردند. این دو جسد که دست و پایشان قطع شده بود با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای کشف این جنایت هولناک شتافت.
شواهد نشان می داد که این دو مرد به احتمال زیاد در جای دیگری کشته شده اند، دست و پای آنها قطع شده و سپس بدنشان در پادگان به آتش کشیده شده است.
شدت سوختگی ها به حدی بود که اجساد شناسایی نشد و پزشکی قانونی نتوانست علت دقیق مرگ را مشخص کند.
تلاش پلیس برای شناسایی دو قربانی آغاز شد و خانواده دو قربانی جوان شناسایی شدند. شواهد نشان می داد دو جوان قربانی به نام های اکبر و میثم کارگر بودند.
در ادامه تحقیقات پدر یکی از قربانیان گفت: پسرم میثم مدتی پیش با یکی از دوستانش به نام مهدی اختلاف پیدا کرد. فکر می کنم مهدی در قتل دست داشت.
به گفته این مرد مسن، مهدی 26 ساله دستگیر شد اما منکر گناهش شد. در ادامه تحقیقات دو متهم دیگر به نام های مرتضی و ابراهیم نیز به عنوان مظنون دستگیر و در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
آنها در اولین جلسه دادگاه خود را بی گناه دانستند. به شاهدان دستور داده شد که برای اثبات بی گناهی خود در دادگاه حاضر شوند.
بدین ترتیب سه متهم بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به دفاع از خود پرداختند.
در ابتدای جلسه والدین درخواست 2 قربانی کردند قصاص و می خواست راز قتل فاش شود.
پدر میثم در حالی که اشک می ریخت گفت: پسرم قبلا با مهدی اختلاف داشت و من به او مشکوک هستم.
وقتی قاضی پرسید: آیا در این مورد شک دارید؟ او پاسخ داد: نه، مطمئن نیستم که مهدی پسرم را اینقدر وحشیانه کشته باشد. من می خواهم قاتل واقعی پسرم شناسایی و سپس قصاص شود. سپس متهمان به دفاع از خود پرداختند.
مهدی گفت: دو سال قبل از کشته شدن میثم تعدادی در و پنجره از او خریدم و بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم. اما اختلاف ما حل شد و من با او مشکلی نداشتم. تا اینکه شنیدم کشته شده است. من بی دلیل دستگیر شده ام و بی گناهم.
سپس مرتضی دفاع کرد. گفت آن شب اتفاقاً نزدیک آتشی که به آتش کشیده شده بود رفتم و صدای عجیبی از داخل شنیدم. دقایقی بعد آتش نشانان و پلیس وارد محل شدند و بقایای دو جسد را خارج کردند. اجساد دست و پا نداشتند و به قدری سوخته بودند که قابل شناسایی نبودند. حتی فکر می کردم لاشه حیواناتی هستند که در آتش سوخته اند. من اصلا باور نکردم بدن مرده مرد بودن.
وی ادامه داد: آن شب چون امکان بازگشت به خانه را نداشتم به پسر عمویم زنگ زدم اما جواب نداد. بهش پیام دادم و ازش خواستم که فورا دنبالم بیاد. چون پسرخاله ام جواب نداد، این بار برای پسرخاله ام پیامک فرستادم و از او خواستم که برادرش را فوراً دنبالم بفرستد.
اما همین موضوع و آنتن دهی موبایلم در نزدیک صحنه جنایت باعث شد که به اشتباه دستگیر شوم. من قبلاً قربانیان را ندیده بودم و آنها را نمی شناختم و با آنها دشمنی نداشتم.
ابراهیم همچنین گفت: به دلیل اینکه در زمان آتش سوزی در منطقه حضور داشتم، پلیس بی دلیل مرا دستگیر کرد، من بی گناه هستم و دستی در این حادثه ندارم.
شاهدان در محوطه شعله ور سپس در برابر قضات ایستادند و گفتند که ندیده اند سه متهم از محوطه خارج شوند.
بدین ترتیب قضات دادگاه پرونده را کثیف تشخیص دادند و دستور برگزاری مراسم سوگند دادند. اما چون اولیای دم دو مقتول گفتند نمی توانند 50 نفر از بستگان خود را برای ادای سوگند به دادگاه بیاورند، با متهمان بیعت کردند. بدین ترتیب سه متهم سوگند بیگناهی کردند و تبرئه شدند.
اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات دیوان عالی کشور به برگزاری مراسم تحلیف اعتراض کردند.
بر اساس این گزارش، با شکسته شدن حکم برائت سه متهم در دیوان عالی کشور، پرونده برای از سرگیری تحقیقات و افشای راز قتل وحشیانه دو جوان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. .